اعتصاب کردم …
اعتصاب کردم …
آب , غذا و البته حرف را …
نگران نباش …
اعتصاب نکردم …
دلتنگی , تنهایی و البته سیگار را .

اعتصاب کردم …
یک شرکت استارتاپی بنام "پارادرامیکز"(Paradromics) واقع در کالیفرنیا در حال توسعه یک روش جدید برای اتصال مغز به کامپیوتر، با هدف ارسال دادهها با سرعت بیش از یک گیگابیت در ثانیه است تا به طور موثر یک رابط کاربری باند پهن عصبی با سرعت بالا بسازد.
در کوتاه مدت، شرکت متمرکز بر استفاده از این مودم برای بازگرداندن قابلیت گفتار در میان افرادی است که توانایی صحبت کردن را از دست دادهاند. به عنوان مثال، بیماران مبتلا به بیماری "لو گریگ" مانند "استفن هاوکینگ"، متخصص فیزیک نجومی.
اگر آنها موفق باشند، دستگاه به یک رابط کلی و عمومی مغز و کامپیوتر با مفاهیم گسترده برای زمینه پروتز و احیای اندام تبدیل خواهد شد.
دوربینهای با کیفیت بالا میتوانند برای بازگرداندن بینایی به نابینایان استفاده شوند. ابزار و امکانات پروتزی میتوانند به مراتب بیشتر از حالت کنونی کاربردی باشند و احساساتی مانند لمس رباتیک را به مغز بفرستند.
"مت آنجل"، مدیرعامل شرکت "پارادرامیکز"(Paradromics) گفت: هنگامیکه شما میتوانید یک مغز را به یک کامپیوتر متصل کنید، میتوانید مغز را به هر چیزی که با یک کامپیوتر صحبت میکند، متصل کنید. علم پزشکی به راحتی نمیتواند به راحتی چشم شما را بازیابی کند. اما کیفیت زندگی شما با توجه به اتصال با یک رابط مغز و کامپیوتر، میتواند به طور قابل توجهی ارتقا یابد.
در ماه ژوئیه، "پارادرامیکز" با کسب یک کمک هزینه 18 میلیون دلاری از "آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی"(DARPA)، برای ساخت یک نسخه ایمپلنت انسانی از دستگاه، کسب کرد. در حال حاضر، این شرکت امیدوار است دستگاه تا سال 2021 برای آزمایشات بالینی بر روی انسان آماده شود.
برای اطمینان، پیشرفتهای اخیر در حال حاضر بیماران فلج شده را قادر به حرکت اندام اعصاب با استفاده از ایمپلنتهای عصبی و حتی تجربه درجهای از حس کرده است.
ضمن اینکه دومین هدف این شرکت که بازگرداندن بینایی به افرادی است که از یک بیماری چشمی موسوم به "زوال تدریجی گیرنده های نوری شبکیه"(Retinit Pigmentosa) رنج میبرند، نیز محقق شده است. بدین ترتیب که درجاتی از بینایی از بین رفته در افراد مبتلا به این بیماری را با استفاده از ایمپلنتهای شبکیه، بازیابی کردهاند.
یک مشکل مهم و برجسته در این زمینه نحوه ارسال اطلاعات بسیار بیشتری به مغز و گرفتن اطلاعات از آن، به شکل بسیار سریعتر است. به طور خلاصه یعنی اینکه چگونه به طور چشمگیری پهنای باند را افزایش دهیم.
این تکنولوژی در حال حاضر از لحاظ پیشرفته، در سیستمی موسوم به "آرایه یوتا"(Utah Array) به کار گرفته شد که به صورت همزمان و یک جا از 128 عدد الکترود در مغز استفاده میکند.
"Utah Array" به اندازه کافی اجازه داد تا "ناتان کوپلند"، یک مرد جوان که پس از یک تصادف اتومبیل در سال 2004، تمام احساسات خود را از سینه به پایین از دست داده، با استفاده از یک بازوی رباتیک در ماه اکتبر 2016 با رئیس جمهور آمریکا، باراک اوباما دست دهد و حتی دستان رییس جمهور را احساس کند.
اوباما در آن زمان گفت: این باور نکردنی است. "ناتان" دست رباتیک خود را توسط مغزش تکان میدهد.
اما در حالی که "Utah Array" دهها الکترود را در اختیار دارد،"پارادرامیکز" میخواهد تعداد کانالهای فردی را به صدها هزار الکترود گسترش دهد.
"آنجل" گفت: اگر این چیزی است که شما میتوانید با 100 کانال انجام دهید، تصور کنید که با 100 هزار یا یک میلیون الکترود چه میتوان کرد.
به این ترتیب شرکت در حال توسعه "درایو ورودی-خروجی عصبی"(NIOB) است. هدف این واحد به طور موثر، ساخت یک مودم مغزی است که قادر به خواندن و تحریک و تهییج مغز است.
"NIOB" دارای یک طراحی مدولار قابل ارتقا است که تراشههای یک سانتیمتری آن روی مغز قرار میگیرد و حدود 50 هزار میکروسیم بسیار نازک دارد. هر میکروسیم به 3 تا 5 نورون فرد متصل است.
میکروسیمها، در تعداد کمتر، توسط محققان برای نظارت بر فعالیت مغز در طول دهههای اخیر استفاده شده است، اما پارادرامیکز در حال کار بر روی افزایش بهرهوری و کارایی این فناوری است.
توابع "NIOB" توسط فعل و انفعال با فعالیت الکتریکی نورونها عمل میکند. فعالیتی که "آنجل" آن را با انرژی الکتریکی ساطع شده از مارماهیها در دریا مقایسه میکند.
هر بار که یک نورون انرژی الکتریکی خود را شلیک میکند، یک پالس الکتریکی را در محدوده خود آزاد میکند که میتواند توسط میکروسیمها ثبت شود. این فناوری قادر خواهد بود هم ترافیک عصبی را بخواند و هم آن را کنترل و تحریک کند، به این معنی که دادههای مغز قادر به سفر به کامپیوترها میباشند و دادههای کامپیوتری قادر خواهند بود به طور مستقیم به مغز در سطح نورونهای فردی وارد شوند.
در واقع، "پارادرامیکز" تنها یکی از چندین گیرنده از مجموع 65 میلیون دلار کمکهای مالی از آژانس تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا (DARPA) است که اخیرا برای کار بر روی فناوری رابط مغز و کامپیوتر پیشرفته اعطا شده است. گرچه که دیگر گیرندگان این کمک مانند موسسات بزرگ تحقیقاتی از جمله دانشگاه براون و دانشگاه کلمبیا هستند، "پارادرامیکز" از لحاظ این که تنها استارتاپ در این عرصه است، قابل توجه است.
"پارادرامیکز" برای رسیدن به عملکرد مناسب و تعریف قدرت سیگنال میگوید: میکروسیمها باید چند میلی متر در مغز نفوذ کنند تا به اندازه یک دهم میلیمتر درون نورونهایی که میخواهند بررسی کنند، نفوذ کنند.
این بدان معنی است که جاگذاری "NIOB" به یک جراحی پر ریسک و خطرناک نیاز دارد و هرگز نمیتواند به عنوان کلاهی که در روی سر قرار میگیرد، عمل کند.
به عبارت دیگر، تصمیم به نصب یک مودم مغزی به این زودیها برای کسی یک تصمیم عادی نخواهد بود.
"آنجل" گفت: برای نصب این ایمپلنت باید جمجمه را باز کنید و دستگاه را روی مغز قرار دهید. جراحی مغز پر ریسک است و قرار دادن چیزی در مغز ساده نیست. این کار مانند زدن یک تتو(خالکوبی) نیست که در صورت درخواست فرد به راحتی قابل انجام باشد.
این دوربین به پزشکان کمک خواهد کرد حین بررسی اعضای داخلی بدن، ابزارهای پزشکی مثل آندوسکوپ را از بیرون ببینند و آنها را ردیابی کنند.
این دوربین، منبع نور در داخل بدن را تشخیص میدهد، مثل نور چراغی که در انتهای لوله منعطف آندوسکوپ قرار دارد.
تا به حال پزشکان مجبور بودند از روشهای تصویربرداری مثل رادیوگرافی (اشعه ایکس) برای ردیابی این ابزارها در داخل بدن استفاده کنند.
پروفسور "کو دالیوال" استاد دانشگاه "ادینبرو" میگوید این وسیله قابلیتهای بسیار وسیعی را در اختیار پزشکان میگذارد.
وی میگوید: امکان دیدن جای ابزارهای پزشکی در داخل بدن برای بسیاری از کاربردهای درمانی حیاتی است، چون میتوانیم با حداقل تهاجم به بدن، بیماری را درمان کنیم.
آزمایش نمونه اولیه این دوربین نشان داده که دوربین میتواند در شرایط عادی منبع نور را از 20 سانتیمتری بافت بدن ردیابی کند.
نور آندوسکوپ میتواند از بدن بگذرد اما معمولا این پرتوها پراکنده شده یا پس از برخورد به بافتهای بدن برمیگردد و مستقیما از داخل به بیرون بدن حرکت نمیکند.
از این رو دنبال کردن این نور پراکنده برای فهمیدن اینکه وسیله طبی دقیقا در کجای بدن وجود دارد مفید نیست، چون تصویر واضحی در اختیار قرار نمیدهد.
این دوربین جدید فوتونها(واحد کوانتومی نور) را ردیابی میکند و به قدری حساس است که کوچکترین اثر نور را که از بافتهای بدن عبور کرده ردیابی میکند.
این دوربین همچنین میتواند مدتی را که طول کشیده پرتو نور از بافتهای بدن بگذرد، اندازه بگیرد و به این ترتیب جای دقیق ابزار پزشکی را در داخل بدن مشخص کند.
تولید این دوربین مشترکا توسط دانشگاه "ادینبرو" و دانشگاه "هریوت-وات" صورت گرفته که متخصصان علوم دیگر از جمله فیزیک با همکاری پزشکان، این مشکل طبی را بررسی کرده و فناوریهای پیشرفته موجود را برای غلبه بر آن طراحی و تولید کردند.
در یکی از شهرهای ایتالیا جوانی بود به نام آلفردو.
آلفردو، دکه کوچکی داشت که در آن عرق سگی می فروخت.
او هر بطری عرق را به قیمت دو لیر می فروخت.
هزینه تولید عرق سگی چیزی حدود 1.8 لیره بود.
برای همین آلفردو در ازای فروش هر بطری عرق سگی چیزی حدود 0.2 لیره سود می برد.
او در روز 200 بطری عرق می فروخت ؛ لذا درآمدش روزانه 40 لیره بود و با این 40 لیره با مادرش به دشواری زندگی می گذرانید.
روزی از روزها دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که در آن خرید و فروش عرق سگی ممنوع اعلام شد.
این گونه بود که فردای آن روز ماموران پلیس به مغازه او هجوم آوردند و مغازه او را پلمپ کردند.
آلفردو بیچاره تنها و سرگردان به پارک پناه برد.
او در پارک ناراحت و غمگین شروع به راه رفتن کرد و بر بخت بد خود بسی گریست و گریست.
در حالی که سرش را به درختی تکیه داده بود، داشت هق هق می زد و از زمین و زمان دل چرکین بود ، ناگهان یک نفر از پشت سرش گفت؛
هی
آلفردو! خوب شد پیدات کردم. بد جوری تو خماری موندم رفیق. امروز تمام عرق
فروشی های شهر رو تعطیل کردند و من هم نمی دونم باید از کجا عرق گیر بیارم.
تو چیزی تو خونه ات داری به من بدی ؟ من حاضرم به جای دو لیره ، بهت 10 لیره پول بدم.
آلفردو در بهت فرو رفت.
سریع
به خانه رفت و در زیر زمین به جست و جو پرداخت. تعدادی بطری عرق سگی پیدا
کرد . یکی از آن ها را در یک کیسه مشکی گذاشت و یواشکی دوباره به پارک
برگشت و بطری را دست مشتری داد و ده لیره را گرفت. او در پایان به مشتری
گفت :
اگه باز هم خواستی بیا همین جا.
به دوستان قابل اعتمادت هم بگو. اسم رمز هم این باشه :
"آقا ببخشید ! شما دیروز بازی رو دیدید؟"
در روزهای بعد هم آلفردو به پارک می رفت.
هر روز تعداد بیشتری پیدایشان می شد.
در هفته اول مشتری های او به ده تن رسیده بود. در هفته دوم مشتری های او سی تن شده بودند.
در آمد او کم کم روزانه به 200 لیره رسیده بود.
او
خانه ای جدید خرید. برای مادرش خدمتکار گرفت که لازم نباشد کار کند. با
ویتوریای جوان نامزد کرد و برای او گردنبند طلا خرید. دوستان جدیدی پیدا
کرد.
کم کم شهرتش فزونی گرفت، طوری که پلیس از افزایش ثروت او مشکوک شد که نکند که او به صورت مخفیانه دارد عرق سگی می فروشد.
این گونه بود که ماموری را برای تحقیقات روانه کرد.
مامور فردایش به اداره برگشت و گفت: نه قربان . آلفردو هیچ قانون شکنی ای انجام نداده است!
مامور دیگری را فرستاند و او هم همین را گفت .
مامور دیگر هم همین را گفت و این گونه بود که خیال رئیس پلیس راحت شد که مشکلی در کار نیست.
آن
ماموران برای حق السّکوت روزانه 5 لیره از آلفردو شیتیل می گرفتند و هر از
گاهی هم از خود آلفردو عرق می خریدند. آلفردو در این مدت حسابی به این
ماموران رشوه داد . کم کم خود رئیس پلیس هم شروع به رشوه گرفتن کرد.
گذشت تا این که بنیتو موسولینی به گسترش یک باند مافیایی در کشور مشکوک شد.
او اختیارات سازمان جاسوسی را برای نفوذ در مافیا افزایش داد، اما افسوس که دیگر دیر شده بود.
آلفردو
حتی افرادی را در بین خود مقامات فاشیست خریده بود که از قضا یکی از آن ها
رئیس اطلاعات موسولینی بود. این شخص از کل کشور برای آلفردو اطلاعات می
آورد. مرتب هم موسولینی را در مورد مافیا گیج می کرد. در نهایت آلفردو با
متفقین متحد شده و زمینه سقوط موسولینی را فراهم کرد. بعد از روی کار آمد
نظام جدید ، نخست وزیران توسط آلفردو نصب و عزل می شدند.
چند بار چند تن از سیاستمداران مستقل تلاش کردند که خرید و فروش عرق سگی را بار دیگر آزاد کنند، اما همگی به شکل فجیعی ترور شدند.
عموم تصور می کنند که مافیا در فقدان قانون است که رشد می کند،
حال آن که دقیقا جریان برعکس است.
مافیا از قانون تغذیه می کند. منتهی یک قانون اضافی!!
ﺳﻔﯿﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ، ﻗﺘﻞ ﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ #امیر_کبیر ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ "ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ" ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ می کند:
ﻗﺎﺋﻢﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﯾﻢ.
ﻫﺮ ﺭﺷﻮﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺪﻭ می دﺍﺩﯾﻢ، می گرﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺁن رﺍ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ می دﺍﺩ ...!
ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﮐﺮﺩﻡ ...!
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﻋﻮﺍﻣﻠﺶ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺗﮑﻔﯿﺮ ﮐﻨﻨﺪ ...!؟
ﻓﺮﺩﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ که:
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ! ﻓﺮﯾﺎﺩ! ﺍﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ... .
ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ، ﺷﺎﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﺰﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺑﺰﺭگﻣﺮﺩ، ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﺳﺐ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺒﯿﻨﻢ.
ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺑﻠﻪ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﻪ ﺑﺴﺎﻥ ﺷﺐ ﻋﯿﺪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﻠﺤﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ .
#ﺍﺳﻤﺎﻋﯿﻞ_ﺭﺍﺋﯿﻦ | ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ چاپ 1347
ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺷﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮎ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺳﯿﻢ ﺧﺎﺭﺩﺍﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺮﻟﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ.
ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺷﺪ.
ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﯾﺎﺩﺍﺷﺖ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ:
ﮔﺎﻫﯽ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭگی است. ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ به خاﻃﺮ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯽ بی
گناﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﺩﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻣﺮﺍ به دﺳﺘﺎﻥ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽﺳﭙﺎﺭﻧﺪ.
می دﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻫﺮﮔﺰ نمی میرﺩ، ﻭﻟﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭگی است.
ﻣﺠﺴﻤﻪ
ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺩﺭ 70 ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ 317 ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ به ناﻡ ﺍﯾﻦ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺎﻣﮕﺬﺍﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﻫﻢ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﺑﻨﯿﺎﺩﻫﺎﯼ
ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺷﺪ.
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻧﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺜﻞ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺟﺎﻧﻮﺭﯼ ﺑﻠﺪ است.
میانمار کجاست؟
میانمار Myanmarکشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است. میانمار با مساحت ۶۷۸۵۰۰ کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور ۱۹۰۰ کیلومتر مرز آبی دارد. در سال ۱۸۲۴ برمهBurmaتوسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال ۱۹۳۷ بریتانیا برمه را به همراه منطقه «آراکان» (Arakan) که اکنون به آن راخین Rakhineنیز میگویند، مستعمرهای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال ۱۹۴۸ بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به «میانمار» تغییر نام یافت. میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده از جمعیتی بالغ بر ۵۵ میلیون نفر برخوردار است. ۷۰درصد میانمار بودایى هستند. در سال ۱۹۸۲ قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان ۱۴۴ اقلیت موجود در میانمار ۱۳۵ اقلیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این اقلیتها، قوم روهینگیا Rohingyaاست. روهینگیا ۴% جمعیت میانمار را تشکیل میدهند و بیشتر در ایالت راخین در سواحل غربی میانمار ساکن هستند. آمار رسمی جمعیت روهینگیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیر رسمی جمعیت این قوم که صد در صد آنها مسلمان هستند به ۸ میلیون نفر میرسد.
ورود اسلام به میانمار
تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمىگردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانى مسافرتهاى دریایى خود را انجام مىدادند و در مسیر خود همچنین دستبه تبلیغ و دعوت مردم به اسلام مىزدند. بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى میانمار و ایالت آراکان این کشور مىگذشت به مناطق غربى چین سفرمىکردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند. تاجران چینى در نوشتههاى خود از مناطق ایرانىنشین در مرزهاى بین میانمار و یونن (ایالتى در جنوب غربى چین) در قرنسوم میلادى یاد کردهاند. امروز در حدود ۸ میلیون در میانمار هستند و یک زبان محلی به نام روهینگیا دارند که در واقع مسلمانان میانمار را امروز به همین نام میشناسند و این زبان هم ترکیبی از عربی، فارسی و ترکی است که نشان دهندۀ این است که اسلام از منطقۀ آسیای غربی به آن منطقه رفته است.
چگونگی آغاز بحران حاضر
موج جدید درگیریهای میان آنها از دو ماه قبل و به بهانه کشته شدن یک زن بدست مسلمانان آغاز شده است. ابتدا در ماه مه ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبشهت تا ۱۱ خرداد ۱۳۹۱) ۱۱ مسلمان بیگناه به دست نظامیان کشته میشوند. پس از آن خبری منتشر میشود مبنی بر اینکه یک زن بودایی مورد هتک حرمت سه مرد مسلمان قرار میگیرد و کشته میشود. این سه مرد دستگیر میشوند و یک نفر از آنها در زندان نظامیان میمیرد و دو نفر دیگر اعدام میشوند.
در ماه ژوئن (۱۱ خرداد تا ۱۱ تیر) یک اتوبوس حامل مسلمانان مورد حمله بودائیان قرار میگیرد. این بار یک بودایی میمیرد. متعاقب آن شبه نظامیان تندروی بودایی که «ماگ» خوانده میشوند، به مناطق مسلمان نشین در استان راخین حمله میبرند و بیش از ۲۰ روستا و حدود ۲۰۰۰ واحد مسکونی را به آتش میکشند.
روز دهم ژوئن (۲۱ خرداد) آقای «تین سین Thein Sein» رئیس جمهور میانمار در استان راخین وضعیت فوق العاده اعلام میکند. حملات بودائیان تندرو به مسلمانان از این پس تحت حمایت ارتش آغاز میشود؛ ۱۰۰۰ نفر از مسلمانان بیگناه کشته، ۵۰۰ نفر زخمی و ۳۰۰ نفر ربوده شدند. این کشتار کماکان ادامه دارد. ولی از آنجا که دولت به هیچ خبرنگاری اجازه حضور در منطقه راخین را نمیدهد، کسی از ابعاد فاجعه باخبر نیست. البته تصاویری که در اینترنت قرار گرفته است، صحنههای دلخراشی را روایت میکنند. کشتار فجیع زنان و کودکان خردسال و یا نمایش صدها جسد سوخته شده در محوطه یک مدرسه از جمله این صحنهها و تصاویر است.
دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل ۶ میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند. در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰ هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنشها پایان یابد.
شمار زیادی از مسلمانان آواره (از ۹۰هزار نفر تا ۳۰۰هزار نفر) هم اکنون در اردوگاههای مناطق مرزی نزدیک به بنگلادش به سر میبرند، اما از ظلم نظامیان میانمار و خشم طبیعت در امان نیستند؛ از یک طرف در اردوگاههاى مرزى که در آنها غذا به اندازه کافى یافت نمىشود، گرسنگی، بارانهای موسمی و بیماریهای واگیر آنها را آزار میدهد و از طرف دیگر، به گفته نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» Sunday times، نظامیان مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، به زنان در جلوی چشم دیگران تجاوز میکنند و هر کسی را که دلشان میخواهد به قتل میرسانند. آنها اگر با قایق به بنگلادش فرار کنند، پذیرفته نمیشوند چون دولت داکا میگوید گنجایش پذیرش بیش از ۳۰۰ هزار آواره میانماری را ندارند. اگر به تایلند بگریزند، به دریا برگردانده میشوند تا بر اثر گرسنگی و تشنگی بمیرند و یا امواج اقیانوس آنها را ببلعد. به همین خاطر، در سرزمین مادری خود میمانند و منتظر مرگ مینشینند؛ مرگی که یا به دست بودائیان متعصب و تحریک شده رقم میخورد و یا بر اثر خشم طبیعت، بارانها و گردبادهای موسمی و بیماریهای واگیر و خطرناک از راه میرسد.
… دکتر «محمد عزمی» فعال حقوق بشری و عضو اتحادیه تشکلهای اسلامی مالزی با بیان اینکه کاروان دریایی کمک به مسلمانان میانمار در حال شکلگیری است، گفت: اکنون قریب به ۲۰۰ هزار مسلمان آواره در میانمار وجود دارند و آمار کشتهها به ۵۲ هزار نفر رسیده است و این در حالی که بیش از ۵۰ روستا و ۲۶ مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شدهاند. متاسفانه خواهران و برادران مسلمان منطقه آرکان عملا در محاصره قرار گرفتهاند و هیچ راه زمینی یا دریاییای برای ارتباط منطقه آرکان با بیرون وجود ندارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از النشره، سازمان عفو بین الملل Amnesty internationalبا اذعان به قتل عام مسلمانان میانمار که با اطلاع کامل دولت این کشور صورت میپذیرد، در گزارشی اعلام کرد: تعداد کشته شدگان در جریان حملات بوداییان به مسلمانان به ۲۰ هزار نفر رسیده است.
سابقهی ظلم و خشونت میانمار علیه مسلمانان
تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت میرسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری میگذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی میکند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع میشود. از آن زمان است که حقوق مسلمانان نادیده گرفته میشود، تبعیضها تشدید میشود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع میشوند و حتی به سطح بین المللی نیز میرود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروههای چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی میکنند.
ارتش ظالم میانمار، روهینگیا را در ۱۹ عملیات نظامی از سال ۱۹۶۲ تاکنون مورد هدف قرار داده است. عملیات در حال اجرای ناساکا، رفتار غیر انسانی با جمعیت روهینگیا داشته و مردم آن را قتل عام و شکنجه میکند. درسال ۱۹۷۸ در عملیاتی به نام ناگامین (شاه اژدها) حدود ۲۰۰ هزار نفر به بنگلادش فرار کردند. دولت در سال ۱۹۸۲ تابعیت مسلمانان را لغو کرد و آنها را تحت فشار قرار داد به طوری که تا سال ۱۹۹۲ حدود ۳۰۰ هزار مسلمان مجبور به مهاجرت از کشور و فرار به بنگلادش شدند و اکثراً اعدام، دستگیر و یا مورد تجاوز واقع شدند. بارها مسلمانان به بنگلادش و تایلند فرار کردهاند ولی در ساحل این دو کشور اجازه ورود نداشته و کشتی آنها را غرق کردهاند. در سال ۲۰۰۸ گردباد «نارجیز» میانمار را درنوردید. دولت نیز با ممانعت از رسیدن کمکهای بین المللی به اقلیتهای غیربودایی (مسلمانان و مسیحیها) مرگ شمار زیادی از آنها را رقم زد.
حال به برخی از ظلمها و ستمهایی که در حق این مردم روا داشته میشود و نهادهای رسمی بین المللی از جمله سازمان ملل آنها را اعلام کرده است، اشاره میگردد:
•رژیم میانمار از صدور کارت هویت برای مسلمانان امتناع میکند و به همین خاطر این مردم نمیتوانند در داخل کشور تردد کنند. علاوه بر آن، دولت برای مسلمانان گذرنامه صادر نمیکند و لذا آنها از مسافرتهای خارجی محروم هستند؛
•دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آنها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
•تحصیل در دانشگاهها برای مسلمانان ممنوع است؛
•مسلمانان نمیتوانند در ادارات دولتی استخدام شوند؛
•مسلمانان بدون کسب مجوز نمیتوانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند و پس از ازدواج نیز نمیتوانند بیش از دو فرزند داشته باشند؛
•بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کودکان روهینگیا در غرب میانمار به این خاطر از هرگونه تحصیل و سفر و… محروم هستند که والدین مسلمان آنها بدون اجازه دولت ازدواج کردهاند و خودشان جزو فرزندان سوم و یا چهارم هستند. این کودکان شناسنامه ندارند؛
•خانوادههای مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آنها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آنها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آنها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.
•آنها اغلب برای بیگاری (کار اجباری) برده میشوند و از آنها به زور اخاذی میشود؛
•خدمات عمومی مثل خدمات بهداشتی و آموزش و پرورش از مسلمانان روهینگیا دریغ میشود و بیسوادی در میان آنها تا ۸۰ درصد است و در واقع، هیچ نهادی وجود ندارد که مشابه دولت آنها را سرپرستی نماید؛
•این مسلمانان حق مالکیت بر زمین را نیز ندارند. این آزارها و شرایط ضدانسانی بسیاری از بومیان روهینگیا را وادار میکند که از زادگاه خود به سمت کشورهای بیگانه مثل بنگلادش، تایلند و مالزی بگریزند، اما اغلب جان خود را از دست میدهند و یا به جای اول بازگردانده میشوند.
•مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بناها کند زندانی میشود و از همین رو به مدت ۲۰ سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است.
•اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود. فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمیپردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهرهمند میشود.
•دولت ژنرال «نی وین Ne Win» پس از روی کار آمدن در ۱۹۶۲ رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در ۱۹۸۰ پس از گذشت ۱۸ سال به هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج به مکه مشرف شوند و متعاقب آن عدهاى از مسلمانان نیز جهت شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.
•«تین سین»، رئیسجمهور فعلی میانمار جمعیت ۸۰۰ هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان شهروند میانمار نیستند یا باید در اردوگاههای آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.
•خانم «آنگ سان سوچی» Aung San Suu Kyiرهبر مخالفان دولت میانمار و رهبر حزب «ان. ال. دی» (اتحاد ملی برای دموکراسی) National League for Democracyنیز که به تازگی (پس از ۲۱ سال) از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژستهای حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضعگیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.
این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانههای اصلی جهان نادیده گرفته شده است، لزوم توجه جدی و همت کشورها و سازمانهای اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را میطلبد. یک ماه اخیر در کنار بعضی از پایگاههای اینترنتی، رسانههای اندونزی، مالزی، شبه قاره و تلویزیونهای پاکستان و ایران تحولات ایالت راخین را پوشش میدادند. با این حال، هنوز رسانههای تأثیرگذار بیین المللی مثل «سی ان ان»، «بیبیسی» و «الجزیره» در قبال تحولات غرب میانمار ساکت هستند. شیخ «عبدالمعروف» یکی از رهبران دینی میانمار در ارتباط با عمق مظلومیت هموطنان مسلمان خود گفت: مسلمانان برمه در سایه سکوت کشورهای مسلمان کشتار میشوند. هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این درجه از خونسردی و سکوت بین المللی و بیخیالی سرکوب نشده بود! «تون خین» رئیس سازمان «روهینگیا» میگوید: جامعه جهانی باید یک اقدام فوری در رابطه با وضعیت موجود در میانمار انجام دهد.
میانمار عضو سازمان آسه آن (کشورهای آسیای جنوب شرقی) (ASEAN: Association of South-East Asian Nations) است. در آ سه آن چند کشور مهم مسلمان وجود دارند مثل اندونزی، مالزی، برونئی و یک بخش زیادی از مسلمانان در فیلیپین و تایلند زندگی میکنند. باید با این کشورها رایزنی صورت گیرد تا سازمان آسه آن نیز موضع قوی در ارتباط با این موضوع بگیرد.
علل و ریشههای بحران در میانمار
۱. تبعیض نژادی
به گفته «سلکوم کولاک اوغلو» کارشناس ترک حاضر در سازمان تحقیقات استراتژیک بین الملل آنکارا، دولت میانمار از زمان استقلال این کشور، یک سیاست حذفی را در قبال مسلمانان بکار گرفته تا کشوری را براساس آئین بودا تشکیل دهد. در این زمینه سایر مذاهب و گروههای قومی یا مجبور به همسان شدن با بودائیان شدهاند و یا آنکه به اجبار دست به مهاجرت زدهاند. این سیاست با هدف کاهش نفوذ گروههای مختلف دینی در میانمار انجام شده است. محمد الماسری میگوید که «یو نو» U Nuاولین رییس جمهور میانمار مسئول رسمی کردن آیین بودایی در میانمار بود. بعد از عزل وی در ۱۹۶۲، ژنرال «نی وین» General Ne Winتمام سربازان مسلمان را از ارتش اخراج کرد. میانمار در حال حاضر شاهد پاک سازی نژادی تمام عیار هست، مثل چیزی که در میانه دهه ۱۹۹۰ در بوسنی و هرزگوین جریان داشت و یا صهیونیستها در حق فلسطینیها انجام دادهاند. هیچ بعید نیست که در مورد مسلمانان میانمار هم مثل فلسطین و بوسنی معامله پشت پردهای میان غرب و دولت نظامیان میانمار صورت گرفته باشد.
۲. منافع آمریکا و چین و…
آمریکا ولع سرمایه گذاری در میانمار را دارد و بقیه مسائل حاشیهای محسوب میشوند، هرچند پای کشتار فجیع هزاران انسان در میان باشد. «سیت (سعید) دمیر» از صندوق کمکهای انسان دوستانه ترکیه (IHH) نیز در این باره میگوید: قدرتهای اصلی منافع مشخصی را در میانمار دارند و به دلیل این منافع در قبال وضعیت موجود در این کشور سکوت کردهاند. دمیر در ادامه افزود: میانمار همچنین منابع طبیعی مهمی دارد در نتیجه سیاستهای آمریکا و چین در میانمار درگیر هستند. و هر دو یعنی پکن و واشنگتن به دولت میانمار چشم دوختهاند. خانم «هیلاری کلینتون» نیز دو هفته قبل به میانمار رفت و در دیدار با «تین سین» رئیس جمهور این کشور، وعده داد که سرمایه گذاران آمریکایی را روانه میانمار کند. سیاست آمریکا در مورد میانمار (و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا) این است که خود کنترل اقتصادی و سیاسی این کشور را در دست بگیرد و میانمار را در مقابل چین قرار دهد؛ سیاستی که دولت به شدت غربگرای آتی تحت رهبری سوچی و حزبش، آن را محقق خواهد کرد. این سرمایه گذاریها قطعاً نوعی گشایش در اقتصاد درحال رکود آمریکا محسوب میشود و البته اعتراض به کشتار مسلمانان، ممکن است این فرصت تازه را از آمریکاییها بگیرد. ضمن اینکه پاکسازی و سرکوب مسلمانان به نفع آمریکا هم هست و کاخ سفید در نبود آنها میتواند موقعیت خود را در میانمار بهتر تثبیت کند.
۳. شرایط سیاسی داخلی ویژه
مسلمانان میانمار قربانی یک شرایط سیاسی ویژه شدهاند؛ نهاد نظامی از سر اجبار میخواهد قدرت را به نهادهای دموکراتیک واگذار کند و دراین بین، با اعلام وضعیت فوق العاده در ایالت راخین، میخواهد اهمیت و جایگاه خودش را در مملکت داری به رخ سوچی و چهرههای غیرنظامی بکشد و بگوید که کشورداری چندان هم آسان نیست. در ماه مه سال ۱۹۹۰ دولت پس از حدود ۳۰ سال نخستین انتخابات آزاد را برگزار کرد و در این انتخابات حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» تحت رهبری خانم «آنگ سان سوچی» توانست ۳۹۲ کرسی از مجموع ۴۸۹ کرسی مجلس را تصاحب کند. اما دولت نظامی پس از مشاهده شکست حزب خود، این انتخابات را باطل کرد. در سال ۲۰۱۱ دولت میانمار تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شد که به برگزاری انتخابات آزاد تن دردهد. خانم «آنگ سان سوچی» نیز پس از ۲۱ سال از حبس خانگی آزاد شد و اخیرا به غرب رفت و جایزه صلح نوبل که قبلا برنده شده بود را دریافت کرد. اکنون ۴۲ کرسی پارلمان را در اختیار دارند.
۴. سیاست وحدت ملی
در این سرزمین نه چندان وسیع ۱۳۵ اقلیت قومی و مذهبی زندگی میکنند که مسلمانان با چهار درصد جمعیت بعد از بوداییها قرار میگیرند و پس از مسلمانان نیز مسیحیها قرار دارند. به هر حال تا یک سوم جمعیت این کشور را اقلیتها تشکیل میدهند. برخی از آنها سال هاست که با ارتش میجنگند و شماری از این اقلیتها هم درگیر تولید موادمخدر هستند. نظامیان خود را ضامن وحدت ملی میدانند و طی دهههای اخیر از این طریق سلطه خود را بر مردم توجیه میکنند.
۵. اسلام هراسی جهانی
آنها همسو با غربیها، در چارچوب یک سیاست جهانی هدفمند، اسلام هراسی را در همه جا تبلیغ میکنند و کشتار میانمار در اصل، یکی از محصولات همین اسلام هراسی است.
۶. سیاست تلافی جویانه بوداییها
میانمار از وقتی که طالبان مجسمههای بودا را در افغانستان تخریب کرده، صحنه آشوبهای ضد مسلمان بوده است. تعصب، تعصب به دنبال دارد. آشوب دیگری نیز به علت تخریب مجسمههای بودا توسط افراد ناشناسی در ماندالیا Mandalayایجاد شد. ۲. شدیدترین درگیریهای میان بوداییها و مسلمانان از دو ماه قبل و به بهانه تجاوز و کشته شدن یک زن بودایی به دست ۳ مرد مسلمانان آغاز شد. به دنبال آن ماجرای اتوبوس و کشتارها و تجاوز به زنها و تبعیدها پیش آمد.
نقض حقوق بشر در میانمار و از یاد رفتن كشتار مسلمانان و جنایت علیه بشریت
در گوشه ای دیگر از جهان، فرسنگها دورتر از خاورمیانه پر آشوب، افراط گرایی
های از جنس غیر اسلامی بیداد می کند که این بار مسلمانان قربانیان اصلی آن
هستند. جنایاتی همچون به آتش کشیدن خانه های مسلمانان، تجاوز به زنان آنها
در ملاء عام، مصلوب کردن مردان مسلمان و آتش زدن زنده زنده آنها، که هر
چند چیزی کم از خشونت و قساوت داعش ندارند؛ اما به دلایلی خاص به تیتر یک
رسانه ها تبدیل نمی شوند، هیچ سازمانی بین المللی وظیفه خود نمی داند که
فراتر از محکومیت کاری انجام دهد و هیچ کشور غربی تشکیل ائتلاف برای مقابله
با این امر را تعهد و مسئولیت انسانی خود نمی بیند! اما فجایع میانمار از
کجا نشأت می گیرد و چرا با چنین واکنش سردی از سوی جامعه جهانی مواجه شده
است؟
میانمار، با نام پیشین برمه، کشوریست در جنوب شرقی آسیا که ترکیبی
است از اقوام و مذاهب گوناگون. 68 درصد از مردم میانمار از تبار برمهای، 9
درصد شان، 7 درصد کارن و بقیه از دیگر اقوام هستند. همچنین از نظر مذهبی
نیز 89 درصد از مردم میانمار بودایی، 4 درصد مسیحی، 4 درصد مسلمان و 1
درصد نیز پیرو آیین هندو هستند. این کشور آسیایی نیز همچون برخی دیگر از
همسایگانش از مستعمرههای بریتانیا بود که در سال 1948 به استقلال رسید. از
زمان استقلال، این کشور شاهد درگیریهای درازمدت میان اقوام پرشمار خود
بوده و یکی از طولانیترین جنگهای داخلی را به خود دیدهاست. در سال 1982
قانون حقوق شهروندی در میانمار به تصویب رسید که به واسطه این قانون از
میان 144 قومیت موجود در میانمار 135 قومیت حق شهروندی دریافت کردند و 9
دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگترین این قومیتها،
قوم مسلمان روهینگیا است. بر این اساس نه «تین سین»، رئیسجمهور میانمار و
نه حتی خانم «آنگ سان سوچی» که سمبل مبارزات دمکراسی خواهی در میانمار است،
مسلمانان این منطقه را شهروندان میانمار نمی دانند و خواهان مهاجرت یا
اخراج آنها هستند.
به دلیل حاکمیت چنین شرایطی در کشور میانمار، تا
کنون دهها هزار مسلمان روهینگیا از ترس خشونتهای اکثریت بودایی و حتی
نظامیان میانمار گریختهاند و به کشورهای همسایه از جمله بنگلادش رفتهاند.
در روزهای اخیر نیز هزاران نفر از مسلمانان روهینگیا در پی دور جدید
خشونتها در استان راخین از خانههای خود فرار کرده اند و به سوی مرز
بنگلادش رفتهاند. این در حالی است که بنگلادش نیز اعلام کرده است که دیگر
توان پذیرش مهاجران جدید را ندارد و بنابراین مهاجران مسلمان در پشت مرزهای
این کشور آواره شده اند و در شرایط بسیار اسف باری به سر میبرند و به
علت بارش بارانهای موسمی و نداشتن سرپناه، سلامت و زندگی آنها در خطر است.
میانمار
یکی از کمتوسعهیافتهترین اقتصادها در جهان است و استان راخین که محل
زندگی بیش از یک میلیون مسلمان روهینگیاست، فقیرترین منطقه میانمار بشمار
میرود. این کشور حاوی منابع غنی نفت و گاز نیست و ارزش مادی خاصی برای
کشورهای توسعه یافته ندارد. همین مسأله توضیح می دهد که چرا هیچ یک از
کشورهای مدافع حقوق بشر حاضر نیستند به خاطر نسل کشی های رخ داده در آن،
دست به اقدامی جدی بزنند.
از سوی دیگر متهم کردن مسلمانان به افراط
گرایی و تروریسم در سالهای اخیر به رویه ثابت کشورهای غربی و رسانه های
جریان اصلی تبدیل شده است و حال اندکی برایشان دشوار است که اعتراف کنند
خشونت، افراط گرایی و عدم تحمل و مدارا با دیگر اقوام و مذاهب حد و مرز نمی
شناسد و در دنیایی که کشتار مخالفان به رویه ثابت آن تبدیل شده، مسلمانان
نیز گاهی قربانی هستند. مسلمانانی که همچون یهودیان صهیونیست، نه دلالان و
کارگزاران بازار بورس و تجارت جهانی هستند که با استفاده از قدرت ناشی از
آن حمایتهای بین المللی را به سمت خود جلب کنند و نه تسلطی بر غولهای رسانه
ای دارند که بتوانند با نمایش فجایعی که بر آنها می رود، افکار عمومی جهان
را به سمت خود جلب کرده و کشوری جدید برای خود پیدا کنند. مسلمان
روهینگیا، تنها جهان اسلام را دارند، جهانی که خود پر از آشوب، جنگ، اختلاف
و تفرقه است، اما امید می رود هنوز اندک دغدغه ای برای رسیدگی به اوضاع
مسلمانان جهان برایش باقی مانده باشد و بتواند با فعال سازی سازمان همکاری
های اسلامی و سایر نهادهای حقوق بشری بین المللی، درمانی برای اوضاع
نابسامان مسلمان آواره میانمار پیدا کند